ندیدمت هرگز، ولی به دیده میمانی
مثال سیب گلاب نچــــــــیده میمانی
خیالهای تو یک دم رها نمیکندم
به مرغ از قفسی پرکشـــیده میمانی
تمام زمزمههایم هوایی توست
تویی که چون غزلی ناشنیده میمانی
از آن زمان که همه ذهن من شدهای
به صاحبی که دلم را خریـــده میمانی
چگونه میشود این ماجرای در پنهان؟
نســیم صبحدمــی و وزیــــده میمانی
همین بس است مرا، هر کجا که هستی باش
تو عشق ناب به دل آرمــــیده میمانی
هنوز من نسرودهام تو را، چه یلداوار
به شعـــرهای بلند و قصــیده میمانی
(برگرفته از وبلاگ اختصاصی بیگی)
تو ,میمانی ,ولی , ,دیده ,همین ,ولی به ,به دیده ,هستی باش ,باش ,که هستی
درباره این سایت